روش تعيين ضريب درگيري ويليام رومي
ويليام رومي، روش تحليل كمي را در تحليل محتوا به كار برد. وي در اين روش به توصيف عيني ومنظم محتواي آشكار مطالب درسي و آزمايشگاهي پرداخت. هدف روش ويليام رومي، پاسخ به اين سؤال است كه آيا كتاب و محتواي مورد نظر دانش آموزان را به طور فعال با آموزش و يادگيري درگير ميكند؟ همچنين وي محتواي درس را به سه قسمت: متن درس، تصاوير كتاب و سؤالات تقسيم ميكند. وي اين ارزشيابي را شامل عناوين، شرح زير تصاوير و پيشگفتار يا مقدمه نميداند. متن درس داراي 10 مقوله، تصاوير 4 مقوله و سؤالات نيز داراي 4 مقوله هستند. تحليل گر بايد از يك سو، متغيرها را به روشني تعريف كند و از سوي ديگر، شاخصهايي كه اطلاعات محتوا بر اساس آن در مقوله قرار ميگيرند، تعريف كند. مقولهها به سه قسمت فعّال، غيرفعّال و خنثي تقسيم ميشوند. در طبقات غيرفعّال دانش آموزان مشغول فعاليتهاي علمي به معناي واقعي نميباشند. در مقولههاي فعّال، دانشآموزان با فعاليتهاي يادگيري و آموزش درگيرهستند. مقولههاي خنثي، مقولههايي هستند كه نقش مهمي در ارزشيابي و تحليل محتوا ايفا نميكنند. ميتوان در ارزشيابي از آنها صرف نظر كرد.
الف. ارزشيابي متن
جملات يا محتواي مورد نظر را مطالعه كرده و هر كدام را در يكي از مقولات زير قرار ميدهيم:
1. بيان حقيقت: بيان ساده مفروضات و يا مشاهداتي كه بوسيله فرد ديگري غير از دانشآموز انجام پذيرفته است: آب در دماي 100 درجه به جوش ميآيد.
2. بيان نتايح يا اصول كلي (تعميمها): نظرات ارائه شده توسط نويسندگان كتاب دربارة ارتباط بين مفروضات وموضوعات مختلف: شايد بهترين كمكي كه ميتوان به دستگاه گوارش خود نمود اين است كه خود را شاد نگه داريد.
3. تعاريف: جملههايي كه براي توصيف وتشريح يك واژه يا اصطلاح آورده ميشود.
4. سؤالاتي كه در متن آورده شده و پاسخ آنها بلافاصله بوسيله مولف داده شده است.
5. سؤالاتي كه ايجاب ميكند تا دانشآموز پاسخهاي داده شده به مفروضات بالا را تجزيه و تحليل كند.
6. از دانش آموزان خواسته ميشود نتايجي را كه خود به دست آوردندهاند بيان كنند.
7. دانش آموزان آزمايشي را انجام داده، نتايج حاصل را تحليل كنند. يا اينكه مسائل عنوان شده را حل كنند.
8. سئوالاتي كه پاسخ آنها در متن نيامده است، و براي جلب توجه دانش آموزان ارائه ميشود.
9. دانش آموزان تصاوير يا مراحل انجام يك آزمايش را مورد ملاحظه قرار دهد. به طور كلي، جملاتي كه در هيچ كدام از مقولههاي فوق نگنجد، در اين مقوله جاي ميگيرد.
10. سؤالات مربوط به معاني بيان: از گزارههاي فوق، گزارهةاي 1 الي 4 جزو مقولههاي غير فعّال، مقولههاي 5 الي 8 جزو مقولههاي فعّال و گزارههاي 9 و 10 جزو مقولههاي خنثي هستند.
به منظور محاسبه ضريب درگيري دانشآموز با متن و يا سنجش سطح فعاليت فراگير، ميتوان از اين فرمول استفاده كرد: ضريب درگيري دانشآموز با متن= مجموع مقولههاي فعّال تقسيم بر مجموع مقولههاي غير فعّال
ضريب درگيري دانشآموز با محتوا، عددي است كه بيانگر ميزان فعّال بودن محتواست. دامنه اين عدد، ممكن است از صفر الي بي نهايت باشد. اما به نظر ويليام رومي، يك كتاب درسي زماني فعال است كه ضريب و شاخص درگيري آن، بين 4/0 تا 5/1 باشد. ضريب درگيري كمتر از 4/. بيانگر اين نكته است كه كتاب فقط به ارائه اطلاعات علمي ميپردازد و از فراگيران ميخواهد تا به دنبال حفظ كردن مطالب علمي باشند. ضريب درگيري بالاتر از 5/1، نمايانگر كتابي است كه درمورد هرجمله، تصوير يا سؤال، از دانشآموز ميخواهد تا به تجزيه و تحليل پرداخته و به فعاليت بپردازد. چنين كتابهايي مفروضات و اطلاعات علمي كافي را در اختيار دانشآموزان قرار نميدهند، بلكه فقط از آنها ميخواهند تا به گونهاي فعاليتي را انجام دهند. از نظر ويليام رومي، اين كتابها نيز به صورت غيرفعال ارائه شده است؛ زيرا فعاليت زيادي ميطلبد و به اطلاعات كافي و شرايط فراگيران توجه نميشود. محتواي برنامه درسي بايد به گونهاي طراحي و ارائه شوند كه دانش آموزان را نسبت به يادگيري برانگيخته و زمينه اكتشاف و پژوهش و عمل فعّالانه آنان را فراهم سازد.
ب. ارزشيابي تصاوير و اشكال
براي ارزشيابي تصاوير بايد به ترتيب زير عمل شود:
1. ده شكل را به صورت تصادفي انتخاب نماييد.
2. هر كدام از اين تصاوير را تحليل كرده و در يكي از مقولههاي زير جاي دهيد:
الف. تصاويري كه از آنها براي تشريح موضوع خاصي استفاده شده است.
ب. تصاويري كه از دانشآموز ميخواهند با استفاده از موضوعات داده شده، فعاليت يا آزمايشي را انجام دهد.
ج. تصاويري كه براي تشريح شيوة جمع آوري وسايل يك آزمايش آورده شده است.
د. تصويري كه در هيچكدام از مقولههاي فوق نگنجد.
از مقولههاي چهارگانه فوق، مقوله الف، غيرفعال و مقولة ب، فعّال قلمداد ميشود. مقولههاي ج و د، نيز مقولههاي خنثي هستند. براي محاسبة ضريب درگيري، مقولههاي فعال بر مقولههاي غير فعال بخش ميشوند:
مقولههاي فعال تقسيم بر غير فعال = ضريب در گيري دانشآموز با تصوير
ج)ارزشيابي سؤالات
براي ارزشيابي سؤالات به ترتيب زير عمل ميشود:
1. ده سوال را به صورت تصادفي، از ده فصل كتاب انتخاب نماييد.
2. هر يك از سؤالات انتخابي را در يكي از مقولههاي زير جاي دهيد.
الف. سؤالي كه پاسخ آن را به طور مستقيم ميتوان در كتاب يافت.
ب. سؤالي كه پاسخ آن مربوط به نقل تعاريف است.
ج. سؤالي كه براي پاسخ به آن، بايد دانشآموز از آموختههاي خود در درس جديد و نتيجه گيري در مورد مسايل جديد استفاده كند.
د. سؤالي كه در آن از دانشآموز خواسته شده مسئله خاصي را حل كند.
در طبقهبندي فوق، مقولههاي الف و ب در زمرة مقولههاي غيرفعال و مقولههاي ج و د در زمرة مقولههاي فعال قلمداد ميشوند. براي تعيين ضريب درگيري دانشآموز با سؤالات نيز لازم است مقولههاي فعّال بر مقولههاي غيرفعّال تقسيم گردند: مجموع مقولههاي فعّال تقسيم بر غيرفعّال = ضريب درگيري دانشآموز با سؤالات
در نهايت، بعد از اينكه ضريب و شاخص درگيري دانشآموز با محتوا (متن، تصاوير، پرسشها) مشخص گرديد، تفسير نتايج فرا ميرسد. ضريب درگيري دانشآموز با محتوا، عددي است كه نشان دهنده ميزان فعّال بودن محتوا است. دامنه عدد به دست آمده ممكن است از صفر الي بينهايت باشد، اما به نظر ويليام رومي، زماني يك كتاب درسي فعّال است كه ضريب و شاخص درگيري آن، بين 4/0 تا5/1 باشد : 4/0 ‹ ضريب درگيري ‹ 5/1.
ضريب درگيري كمتر از 4/0 بيانگر اين است كه كتاب فقط به ارائه اطلاعات علمي ميپردازد و از فراگيران ميخواهد تا به دنبال حفظ كردن مطالب علمي ارائه شده باشند. چنين كتابي در زمرة كتابهاي غيرپژوهشي به محسوب ميشود كه در آن دانشآموز هيچ گونه نقش فعّالي در امر يادگيري به عهده ندارد. به او و به ذهن او به عنوان يك سيستم بانكي نگريسته شده كه همواره، در پي حفظ و نگهداري و بايگاني مطالب است.
ضريب درگيري بزرگتر از 5/1، بيانگر كتابي است كه در مورد هر جمله، تصوير، يا سوال، از دانشآموز ميخواهد تا به نوعي تجزيه و تحليل انجام دهد و به فعاليت بپردازد. چنين كتابهايي مفروضات و اطلاعات علمي كافي را در اختيار فراگيران قرار نميدهند، بلكه از دانش آموزان ميخواهند تا به گونهاي فعاليتي را انجام دهند. از نظر ويليام رومي، اين كتابها نيز به صورت غيرفعّال ارائه شدهاند؛ چرا كه فعاليت زيادي ميطلبد. در حالي كه، به اطلاعات كافي و شرايط فراگير توجه نميشود. بنابراين، به عقيده ويليام رومي، كتابي مناسب و به صورت فعّال ارائه شده است كه شاخص درگيري دانشآموز با محتواي آن كتاب، بزرگتر از 4/0 و كوچكتر از 5/1 باشد. به عبارت ديگر، هر كتابي كه به صورت فعّال ارائه ميشود، بايد حداقل 30% و حداكثر 70% مطالب و موضوعات علمي را ارائه دهد. در غير اين صورت، محتواي كتاب غيرفعّال خواهد بود. در نتيجه، محتواي برنامة درسي ميبايست به گونهاي طراحي و ارائه شود كه دانش آموزان را نسبت به يادگيري برانگيزد و زمينه اكتشاف و پژوهش و عمل فعّالانه آنان را فراهم سازد.